سپاسی که اندازه اش را پایانی ، و عددش را حسابی، و پایانش را دسترسی، و نهایت آن را انتهایی نباشد ، سپاسی که باعث رسیدن به فرمانبری و گذشتش و موجب رضا و خشنودیش و وسیله ای برای نیل به آمرزشش و راهی به سوی بهشتش و مانعی از کیفر و انتقام گیریش، و ایمنی از خشمش، و پشتوانه ای بر فرمانبرداریش، و منع کننده ای از نافرمانیش ، و یاوری بر انجام دادن حق و وظایفش باشد. سپاسی که به سبب آن ، در میان نیک بختان از دوستانش در آییم و در ردیف شهیدان که با شمشیرهای دشمنانش به شهادت رسیده اند قرار بگیریم زیرا که او سرپرست و یاری دهنده ی مؤمنین و ستوده است .
موضوع: "صحیفه سجادیه"
سپاسی که چون چشم ها خیره شود سبب روشنی دیده ی ما گردد، و هنگامی که چهره ها سیاه شود صورت ما به نورانیت آن سپید گردد. سپاسی که ما را از آتش دردناک خدا آزاد نموده و در جوار کرم نامنتهایش جای دهد.
سپاسی که به سبب آن ، هم دوش فرشتگان نزدیک و بسیار ارجمند شویم، و در پیشگاه عنایتش جا را بر آنها تنگ سازیم و به وسیله آن با پیام آوران فرستاده اش، در سرای ماندگاری و جاوید و چایگاه سرمدی او که دگرگونی نپذیرد، گرد هم آییم.
سپاسی که تاریکی های قبر یا عالم بعد از مرگ را روشن ساخته و راه برانگیختن و رستاخیز را بر ما، راحت کند، و موقعت ما را نزد بینندگان (انبیاء، ائمه هدی) در جایگاه های شرافتمندانه قرار دهد. روزی که هر کس سزای عمل خود بیند بدون آنکه به آنها ستمی شود. روزی که هیچ دوست و خوشاوندی از دوستش در دفع عذاب و کیفر کمترین حمایتی نمی تواند بکندو ستمکاران یاری نشوند.
سپاسی که از ما بر خواسته و به بالاترین بالاها، در نوشته تنظیم شده ای که نزدیکان پیشگاه الهی (پیامبر، و امامان، فرشتگان مقرب) آن را شهود می کنند، صعود کند تا به عنوان سند در حمایت از ما مطرح گردد.
و سپاس و ستایش خدایی را، که از ناحیه ی خودش حقایقی را برای ما (به وسیله عقل، و توجه دادن ها و الهام ها و جلوه های نور در دلها) شناسانده ، و بر آنچه از سپاس گزاریش بر دلمان افکنده که فراموشش نکنیم و بر آن درهای آگاهی که از پروردگاریش بر روی ما گشوده و بر آن اخلاص ورزی در توحید و یگانگیش که ما را رهنمون شده، و قلب ما را از انکار خودش و شک و دودلی در کارهایش دور داشته، چنان سپاسی که به وسیله آن، در حلقه سپاس گزاران از آفریده هایش زندگی کنیم و با آن بر هر که به خشنودی و گذشتش پیشی گرفته، سبقت گیریم.
و سپاس مخصوص آن خدایی است که اگر بندگانش را از درک و شناخت سپاسش، در مقابل خیر واحسان و مهربانی و دلسوزی هایی که پشت سر هم به آنان می داده و از بخشش های پیوسته ای که بر آنها کامل ساخته محروم می نمود، بی تردید از تمام نیکی ها و نعمت های الهی، استفاده می نمودند و هیچ نوع شکر و سپاسی را به جا نمی آوردند و در رزق و روزی هایش گشایش می بافتند و قدردانی و شکرگزاری نمی کردند و اگر آنها این چنین می بودند( که هیچ نوع احساسی برای شکر و سپاس در برابر نعمت های الهی نداشتند) قطعا از شأن و مقام انسانی خارج گشته و به مرز حیوانیت سقوط می کردند و چنان می بودند که در آیات آشکار قرآن از آنها چنین تعریف کرده: این ناسپاسان جز به چارپایان نمانند و بلکه از آنها هم پایین تر و گمراه ترند.
آن گاه زندگی او را در زمان تعیین شده مقدر فرمود و برایش پایان معینی قرار داد که با روز و لحظات عمرش به سوی آن قدم بر می دارد، و با سپری کردن سال های روزگارش به آن نزدیک می شود، تا وقتی که به آخرین مرحله زندگیش رسید و پیمانه عمرش لبریز شد جانش را می گیرد و به سوی آن چیزهایی که او را بدان فراخوانده از فراوانی پاداش و رحمت الهی ، یا از ترسناکی کیفر و مجازاتش راهی می کند تا به آنان که در کارهایش خیلی بدو نادرست ظاهر شدندمجازات دهد و به آنهایی که نیک و زیبا درخشیدند و حق بندگی را ادا نمودند، نیکی و زیبایی ها نماید. همه ی کیفرها و پاداش های نیکو، از عدالت اوست، نام هایش مقدس و پاک و منزّه از هر عیب و نقص است و نعمت هایش پی در پی بر بندگان سرازیر می شود، و کسی را نرسد که او را از کرده اش باز پرسد، (چون در تمام تدبیر و کارهایش حکمت و مصلحت وجود داردو بهتر از هر کس صلاح او را می داند) در حالی که از کارهای همه انسان ها پرسش می شود(که چرا چنین و یا چنان کرددی، چون از هر جهت نقص و کمبودها دارد.)
با تواناییش جهان آفرینش را پدید آورد که هیچ مخلوقی سابقه نداشت و آنها را بر طبق اراده ی خود به وجودآورد بدون آنچه مادّه و صورتی از قبل داشته باشند، آنگاه همه را در مسیر ارداده اش راهی نمود و در راه محبت و عشق خود آنها را برانگیخت، قدرت آن را ندارند آنچه را که خدا بر آنان مقدم داشته به تأخیر بیاندازند و نمی توانند چیزی را که خدا در مورد آنان به تأخیر انداخته جلو بکشند و بر هرجانداری از مخلوقات، غذا و روزی معین و تقسیم شده ای قرار داد که هیچ کاهنده ای نمی تواند از روزی کسی که خدا افزایش داده ، بکاهد ، هیچ افزاینده ای نمی تواند کم داده های خدا را افزایش دهد .
شکر و سپاس مخصوص آن خدایی است که سرچشمه و آغاز فیض وجود است که قبل از او کسی نبوده، و آخر است بی آنکه پس از او ، آخری باشد.
آن خدایی که چشم بینندگان از دیدنش ناتوانند، ذهن و اندیشه وصف کنندگان از شناساندن وتوصیف کردنش عاجزند.
سپاس مخصوص خدائی که ، بر ما مسلمانان به وجود حضرت محمد پیامبرش ، درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد ، منّت گذاشت ، و این نعمت بزرگ را بر ما عنایت فرمود ، که به امت های گذشته و روزگاران پیشین نداده است ، با آن توانائیش که دربرابر هیچ چیز ، اگر چه خیلی بزرگ باشد درماندگی ندارد ، و هیچ چیز اگر چه خیلی ریزو ظریف باشد از دسترسش خارج نمی گردد ، و ما را آخرین همه کسانی که آفریده ( از پیامبران و امتهایشان (اشاره به خاتمیت رسالت است )) قرار داد ، و ما امامان معصوم را برکسانی که از روی آگاهی منکر حق گردیده اند ، گواه ساخت و به مهربانی خود ما را ، بر کسانی که اندک بودند ، فزونی بخشید .