آن گاه زندگی او را در زمان تعیین شده مقدر فرمود و برایش پایان معینی قرار داد که با روز و لحظات عمرش به سوی آن قدم بر می دارد، و با سپری کردن سال های روزگارش به آن نزدیک می شود، تا وقتی که به آخرین مرحله زندگیش رسید و پیمانه عمرش لبریز شد جانش را می گیرد و به سوی آن چیزهایی که او را بدان فراخوانده از فراوانی پاداش و رحمت الهی ، یا از ترسناکی کیفر و مجازاتش راهی می کند تا به آنان که در کارهایش خیلی بدو نادرست ظاهر شدندمجازات دهد و به آنهایی که نیک و زیبا درخشیدند و حق بندگی را ادا نمودند، نیکی و زیبایی ها نماید. همه ی کیفرها و پاداش های نیکو، از عدالت اوست، نام هایش مقدس و پاک و منزّه از هر عیب و نقص است و نعمت هایش پی در پی بر بندگان سرازیر می شود، و کسی را نرسد که او را از کرده اش باز پرسد، (چون در تمام تدبیر و کارهایش حکمت و مصلحت وجود داردو بهتر از هر کس صلاح او را می داند) در حالی که از کارهای همه انسان ها پرسش می شود(که چرا چنین و یا چنان کرددی، چون از هر جهت نقص و کمبودها دارد.)