الهی ؛ چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم

خانهتماس ورود

آخرین مطالب

  • عبادت های بی حاصل ( حکمت 145 نهج البلاغه )
  • زندگی
  • اثرات طبی انگور
  • فواید مصرف انگور
  • ارزش غذایی انگور
  • علل نابودی ملت ها ( ترجمه نامه 79 نهج البلاغه)
  • ضرورت واقع بینی (ترجمه نامه 66 نهج البلاغه)
  • مهارت اصلی در ذهن آگاهی
  • روش خواستن
  • حدیثی از حضرت علی علیه السلام

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حکمت های لقمان حکیم
  • کشکول شیخ بهایی
  • پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی حفظه الله
  • داستان های مثنوی
  • داستان های شگفت شهید آیت الله دستغیب
  • عالم برزخ در چند قدمی ما
  • الهی نامه علامه استاد حسن زاده آملی
  • شرح مراتب طهارت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی
  • مفاتیح الحیات عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی
  • لطایف و حکایت های قرآنی
  • حضور و مراقبت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی
  • همنام گل های بهاری
  • ذکرهای شگفت عارفان
  • مثل آباد
  • دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • امیر گل ها
  • دانش نامه احادیث پزشکی
  • مزاج شناسی
  • طب الرّضا
  • دیوان اشعار ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • کتاب پندهای آسمانی
  • کلیات مفاتیح الحاجات
  • کتاب سرنوشت انسان از حجت الاسلام عالی
  • کتاب سیر و سلوک معنوی
  • کتاب مآثر و آثار
  • کتاب منازل الآخره
  • کتاب چگونه با نشاط ، شاداب و مفید زندگی کنیم از آقای جواد ریحانی
  • استغفار کلید حل مشکلات
  • خاطرات دفاع مقدس کوله پشتی
  • خاطرات دفاع مقدس کوله پشتی
  • کتاب سلسله سخنرانی های استاد رفیعی
  • کتاب سلسله سخنرانی های استاد رفیعی
  • کلیّات دیوان کمپانی
  • معراج السعاده مرحوم ملا احمد نراقی
  • عالمی که انسان نام گرفت
  • کتاب مثل شاخه های گیلاس
  • کتاب هزار و یک حکایت قرآنی
  • کتاب یک گام تا خدا
  • اشعار جناب حافظ
  • نهج البلاغه
  • کتاب در محضر مجتهدی
  • سمت خدا
  • کتاب المراقبات میراز جواد آقا ملکی تبریزی
  • کتاب معراج المؤمن
  • کتاب در محضر مجتهدی جلد دوم
  • کتابچه همسفران ابدیت بیایید قیامت را باور کنیم
  • کتاب تغذیه و روزه داری در سلامت و بیماری از دیدگاه طب ایرانی اسلامی
  • کتاب گلچینی از میوه ها و سبزی ها دکتر علی غضنفری
  • کتاب مزاج خود را بشناسیم
  • کتاب گیاهان دارویی ایران مهندس علی رضائی نژاد
  • کتاب میوه درمانی
  • کتاب حکایت ها و لطیفه های تربیتی
  • کتاب دانستنی های شنیدنی از چهارده معصوم
  • کتاب نامه ها و برنامه ها ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • سمت خدا جلد دوم
  • صحیفه سجادیه
  • کتاب ذکر یونسیه نشر عطش
  • کتاب استغفار کلید مشکلات نشر عطش
  • مطالب آموزنده
  • مطالب آموزنده
  • خاطرات شهداء
  • کتاب تغذیه در طب ایرانی ، اسلامی
  • کتاب ازدواج ، زناشویی ،.... استاد طالقانی
  • گروه شاخه طوبی
  • کتاب آشنایی متوسطه طب سنتی و اسلامی استاد طالقانی
  • استاد طالقانی مدرس و محقق طب اسلامی سنتی
  • تفسیر نمونه
  • کتاب آشنایی و آموزش مزاج شناسی سنتی و اسلامی استاد طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش بادکش درمانی ( بادکش گذاری ) از استاد بزرگوار جناب آقای طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش زالودرمانی از استاد طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش مقدماتی طب سنتی و اسلامی از استاد طالقانی
  • کتاب قانون 1 استاد گرانقدر شیخ الرئیس ابوعلی سینا
  • کتاب قانون جلد دوم استاد گرانقدر شیخ الرئیس ابوعلی سینا
  • کتاب قانون جلد سوم
  • مطالب وبلاگ و تلگرام استاد بزرگوارم دکتر میرانی
  • متفرقه
  • کتاب شرح شمع از حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای علی ثمری
  • عکس نوشته
  • کتاب پای درس عارفان جناب آقای محمد لک آبادی
  • کتاب آینه ایام (نویسنده:محمد رحمتی شهرضا)
  • زیبایی های طبیعت استان گلستان
  • کتابچه برگزیده پزشکی برتر ایرانی_اسلامی سید محمد موسوی
  • کتاب طراحی نظم به شیوه فنگ شویی (مترجم خانم گیتی خوشدل)
  • کتاب مهارت های زندگی (مترجم دکتر شهرام محمدخانی)
  • کتابچه زندگی در گفتار بزرگان
  • پایان نامه ارشد روانشناسی
نکته ای از هزار و یک نکته
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در حضور و مراقبت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی

به حقیقت برو و بگو آمدم ، اگر گفتند : این جا چرا آمدی ؟ بگو : به کجا روم و به کدام در رو کنم ؟

این در است و دگر دوم در نیست                                      این ره است و دگر دوم ره نیست

اگر گفتند : به اذن کی آمدی ؟ بگو شنیدم :    

بر ضیافت خانه ی فیض نوالت منع نیست                          در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته

اگر گفتند : تا به حال کجا بودی ؟ بگو : راه گم کرده بودم .

اگر گفتند : چی آوردی ؟ بگو : اولا دل شکسته که از شما نقل است :

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس                            بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است

و ثانیا :

جز نداری نبود مایه ی دارایی من                                   طمع بخششم از درگه سلطان من است

و ثالثا : الهی آفریدی رایگان ، روزی دادی رایگان ، بیامر رایگان ، تو خدایی نه بازرگان.

اگر گفتند : بیرونش کنید . بگو :

نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر                                 برون کنید از این در درآیم از در دیگر

اگر گفتند : این جرأت را از که آموختی ؟ بگو از حلم شما .

اگر گفتند : قابلیت استفاضه نداری ! بگو : قابلیت را هم شما اضافه می فرمایید .

باز اگر از تو اعراض نمودند بگو :

به والله و به بالله و به تالله                                              به حق آیه نصر من الله

که مو از دامنت دست بر نگیرم                                      اگر کشته شوم الحکم لله

اگر گفتند : مذنبی ، بگو : اولا شنیدم شما غفارید . ثانیا من ملک نیستم ، آدم زاده ام و ثالثا:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو                                  آن کس که گنه نکرده و زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی                                        پس فرق میان من و تو چیست بگو

اگر گفتند این حرف ها را از کجا یاد گرفتی ؟ بگو :

بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود                           این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

اگر گفتند : چه می خواهی ؟ بگو :

جز تو ما را هوای دیگر نیست                                          جز لقای تو هیچ در سر نیست


نظر دهید »
چهره حضرت عزرائیل برای مؤمن و غیر مؤمن ، هنگام مرگ
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در عالم برزخ در چند قدمی ما

حضرت ابراهیم علیه السلام روزی شخصی را دید از او پرسید تو کیستی ؟

او گفت : عزرائیل هستم .

حضرت ابراهیم گفتند : از تو می خواهم خودت را به آن صورتی که مؤمنین را قبض روح می کنی ، به من بنمایانی .

حضرت ابراهیم به دستور او ، روی خود را برگردانید ، و سپس به او نگاه کرد ، جوانی بسیار زیبا و خوش رو و شاد دید ، گفت : « اگر مؤمن پس از مرگ ، چیزی ( پاداشی ) غیر از این چهره زیبا را نبیند ، همین دیدار برای او کافی است ، و پاداش خوبی برای کارهای نیکش خواهد بود » .

سپس ابراهیم علیه السلام به حضرت عزرائیل گفت : « اگر می توانی ، خودت را در آن چهره ای که گمراهان را با آن ، قبض روح می کنی ، به من بنمایان » .

عزرائیل گفت : ای ابراهیم ! تو طاقت دیدن آن چهره را نداری .

ابراهیم علیه السلام خواسته اش را تکرار کرد .

عزرائیل گفت : روی خود را بگردان ، ابراهیم علیه السلام روی خود را گردانید و سپس به او نگاه کرد ، دید مردی سیاه که موهای بدنش راست شده و بسیار بوی بد دارد ، و از سوراخ های بینی او دود و آتش بیرون می آید ، حضرت ابراهیم علیه السلام نتوانست آن چهره را مشاهده کند ، بر اثر شدت ناراحتی بیهوش شد ، وقتی که به هوش آمد ، عزرائیل رابه صورت اول دید ، به او فرمود : « ای فرشته مرگ اگر انسان گنهکار جز دیدن همین چهره ، کیفر دیگری نبیند ، همین نگاه برای عذاب و کیفر او کفایت می کند .

نظر دهید »
وضو ، طهارت از آلودگی قهری در محیط
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در شرح مراتب طهارت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی

در قسمت قبل روایتی از جناب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل گردید لطیفه ای درباره این روایت :

حضرت فرمودند : چون امت من به واسطه رو کردن به دنیا آلوده می شوند و خداوند نیز شایسته نمی داند که ایشان با آلودگی به زیارت نماز مشرف شوند ، لذا دستور فرمود که ابتدا دست و روی خود را بشویند و سپس به طرف نماز بروند . از این لطیفه معلوم می شود که وضو راهی برای طهارت از آلودگی است . انسان در اجتماع با بسیاری از افراد در ارتباط است در نتیجه قهرا همانند حضرت آدم رو به طرف آنان خواهد کرد و به محض رویارویی مطمئنا آلوده خواهد شد . چه بسا انسان با یک دعا خواندن حال خوشی پیدا می کند اما همین که از منزلش بیرون آمد و در اجتماع قرار گرفت ، به محض نگاه کردن به چهره ی مردم آن حال خوش از او گرفته می شود که این آلودگی را خود جان انسان به انسان گزارش می دهد و اعلام سقوط می کند ، اما فرموده اند : وضو از بهترین راههای برطرف نمودن آلودگی قهری در محیط است .


نظر دهید »
تاریکی ، حق ملاقات با روشنایی را ندارد
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در شرح مراتب طهارت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی

جناب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : خداوند وقتی نماز را واجب کرد ، دید که بندگانش آلوده اند لذا دستور داد که بندگان قبل از ورود به نماز ، اول روشن گردند و سپس وارد منطقه روشنایی صلوه شوند . زیرا بنده ی آلوده حق مشرف شدن به زیارت نماز را ندارد . چون نماز پاک است و حقیقت آن تماما طهارت است کسی که وضو ندارد وجودش تاریک است و کسی که تاریک باشد حق ملاقات با نماز را که نور است نخواهد داشت . پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : خداوند وضو را واجب نمود زیرا که نخواست بندگانش با دنیایی که بدان آلوده اند وارد در نماز شوند زیرا بنده به دنیا آلوده است و شبانه روز در این آلودگی به سر می برد . نتیجه اینکه انسان با وضو گرفتن خود را آماده می سازد برای ورود در منطقه نورانی دیگری به نام نماز .

 

نظر دهید »
الهی نامه
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در الهی نامه علامه استاد حسن زاده آملی
  • الهی ، توبه از گناه آسان است ؛ توفیق ده که از عباداتمان توبه کنیم .
  • الهی ، به حق خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده !
  • الهی ، راز دل نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر.
  • الهی ، چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است ، و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است .
  • الهی ، ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره ای ، و ما همه هیچ کاره ایم و تنها تو کاره ای .

نظر دهید »
نشکن ، نمی گویم !!
ارسال شده در 27 شهریور 1393 توسط سادات در عالم برزخ در چند قدمی ما

یکی از علماء نقل می کرد : در مشهد به تحصیل علوم دینی و حوزوی اشتغال داشتم ، یکی از طلبه ها که از دوستان من بود ، بیمار شد ، و بیماریش به قدری شدید گردید که به حالت مرگ افتاد ، در این هنگام ما او را تلقین می کردیم ، به او می گفتیم : بگو « لا اله الا الله » ، « الله اکبر » و … او در پاسخ می گفت : « نشکن ، نمی گویم » .

ما تعجب کردیم ، از این رو که او طلبه ی خوبی بود ، راز چیست که پاسخ ما را نمی دهد و به جای آن ، سخن بی ربطی به زبان می آورد ؟ تا اینک لحظاتی حاش خوب شد ، از او پرسیدیم ، چرا در برابر تلقین ما می گفتی : « نشکن ، نمی گویم » ؟ راز چیست ؟

در پاسخ گفت : اول آن ساعت مخصوص مرا بیاورید تا بشکنم ، و بعد ماجرا را برای شما تعریف می کنم ، ساعتش را نزدش آوردند و به او دادند ، او گفت : « من به این ساعت علاقه ی بسیار داشتم ، هنگام احتضار ، شنیدم شما به من می گویید : بگو لا اله الا الله و … ولی شخصی ( شیطانی ) در برابرم ایستاده بود و همین ساعت مرا در دست داشت ، و در دست دیگرش چکش بود و آن را بالای سر ساعت من نگه داشته بود ، می خواستم جواب شما را بگویم ، و همنوا با تلقین شما ، ذکر خدا به زبان بیاورم ، آن شخص به من می گفت : اگر الله اکبر و لااله الا الله بگویی ، ساعت تو را می شکنم ، من هم چون آن ساعت را بسیار دوست داشتم ، به او می گفتم : «نشکن ، نمی گویم ».

نظر دهید »
باز شدن قفل به نام حضرت فاطمه سلام الله علیها
ارسال شده در 26 شهریور 1393 توسط سادات در داستان های شگفت شهید آیت الله دستغیب

سید جلیل جناب آقا سید علی نقی کشمیری فرزند صاحب کرامات باهره حاج سید مرتضی کشمیری فرمود شنیدم از فاضل محترم جناب آقای سید عباس لاری که فرمود در اوقات مجاورت در نجف اشرف برای تحصیل علوم دینیه روزی از ماه مبارک رمضان طرف عصر خوراکی برای افطار خود تدارک کرده در حجره گذاردم و بیرون آمده در را قفل کردم و پس از اداء نماز مغرب و عشاء و گذشتن مقداری از شب برگشتم مدرسه برای افطار کردن چون به در حجره رسیدم دست در جیب نموده کلید را نیافتم به واسطه ی فشار گرسنگی و نیافتن راه چاره سخت پریشان شدم از مدرسه بیرون آمده متحیرانه در مسیر خود تا به حرم مطهر می رفتم و به زمین نگاه می کردم ناگاه مرحوم حاج سید مرتضی کشمیری اعلی الله مقامه را دیدم سبب حیرتم را پرسید مطلب را عرض کردم پس با من به مدرسه آمدند نزد حجره ام فرمود می گویند نام نادر حضرت موسی را اگر کسی بداند و بر قفل بسته بخواند باز می شود آیا جده ما حضرت فاطمه کمتر از او است پس دست به قفل نهاد و ندا کرد یا فاطمه قفل باز شد .

 

1 نظر »
صبر لقمان حکیم
ارسال شده در 26 شهریور 1393 توسط سادات در داستان های مثنوی

رفت لقمان سوی داوود صفا                                      دید کو می کرد ز آهن حلقه ها

روزی لقمان حکیم به دیدن حضرت داوود علیه السلام رفت و دید که او آهن ها را حلقه حلقه می کند تا به صورت زنجیر در آورد ، تعجب کرد و با خودش گفت : بهتر است بپرسم که این حلقه های تو در تو برای چیست ؟ سپس گفت : صبر بهتر است و انسان را زودتر به مقصد می رساند بنابراین چیزی نپرسید . در همان لحظه کار حضرت داوود علیه السلام تمام شد زرهی ساخت و آن را جلوی لقمان حکیم پوشید و گفت : این بهترین لباسی است که از انسان در جنگ محافظت می کند .

لقمان حکیم با خودش گفت : صبر بهترین چیز دفع کننده ی هر غمی است . با صبر مشکلات زودتر حل می شود .


نظر دهید »
ترس از عزرائیل و فرار به هندوستان
ارسال شده در 26 شهریور 1393 توسط سادات در داستان های مثنوی

زادمهری چاشتگاهی در رسید                                         در سرا عدل سلیمان در دوید

روزی مردی وحشت زده به طرف بارگاه حضرت سلیمان علیه السلام آمد.وقتی حضرت سلیمان علیه السلام او را دید که از شدت ترس رنگ از صورتش پریده ، علیت را پرسید . مرد گفت : سر راه  حضرت عزرائیل را دیدم که با خشم به من نگاه می کرد . حضرت سلیمان علیه السلام گفت : حالا بگو از من چه می خواهی ؟ مرد گفت : ای پیامبر به باد دستور بده مرا زود به هندوستان ببرد تا از دست حضرت عزرائیل نجات پیدا کنم . حضرت سلیمان علیه السلام پذیرفت و باد مرد را به هندوستان برد . روز بعد حضرت عزرائیل پیش حضرت سلیمان علیه السلام رفت .حضرت سلیمان علیه السلام داستان مرد را به او گفت و پرسید : چرا با خشم و غضب به او نگاه می کردی ؟حضرت عزرائیل جواب داد : نگاه من از حیرت و تعجب بود ؛ زیرا خداوند به من دستور داده بود که جان او را در هندوستان بگیرم . با خودم گفتم : اگر او صد بال بزرگ هم داشته باشد ، بعید است که بتواند خود را به هندوستان برساند . من طبق فرمان خداوند به هندوستان رفتم و جان او را گرفتم .

نظر دهید »
دانشمند نحوی و ناخدا
ارسال شده در 26 شهریور 1393 توسط سادات در داستان های مثنوی

آن یکی نحوی به کشتی در نشست                                              رو به کشتیبان نمود آن خود پرست

روزی دانشمندی آشنا به علم نحو سوار کشتی شد . وقتی کشتی در دریا به حرکت در آمد ، او رو به ناخدای کشتی کرد و گفت : تو از علم نحو چیزی می دانی ؟

ناخدا گفت : نه . نحوی گفت : نیمی از عمرت را از دست دادی . ناخدا غمگین شد ، اما سکوت کرد و در جواب مرد دانشمند حرفی نزد و به کارش مشغول شد . کشتی به راهش ادامه داد. در بین راه ، دریا طوفانی شد و کشتی گرفتار گرداب شد . ناخدا از فرصت استفاده کرد و به مرد دانشمند گفت : ای دانشمند ، شنا کردن بلدی ؟ دانشمند گفت : نه . ناخدا گفت : پس کل عمرت را از دست دادی ، چون کشتی در حال غرق شدن است .


نظر دهید »
نتیجه خداشناسی
ارسال شده در 25 شهریور 1393 توسط سادات در پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی حفظه الله

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند : هر که خدا را شناخت سزاوار است که تنها بر او توکل کند .

شرح در کلمه دیگر فرمود هر که ایمانش قوی تر است ، توکل او بر خدا بیشتر است و هر که توکل او بر خدا بیشتر است ، خداشناس تر است و اعتماد در کارها به غیر خدا نداشته و تمام توجهش در کلیه امور به خدا باشد و کارش همه را به حق واگزارد و بالنتیجه تمام امور مشکل را خدا بر او آسان گرداند که فرمود : من توکل علی الله ذلت له الصعاب .

توَکُّلُ أن تَدَع َالأمَرَ إلی                   مُقدّرِ الاُمُور جلَّ و عَلا

و در نتیجه ی توکل ، همه کارش را به خدا تفویض کند و حضرت علیه السلام فرمودند : من افوض امره الی الله سدده ؛ هر که کارش را به خدا مفوض کند خدا به حد کامل آن کار را محکم اساس گرداند .

نظر دهید »
عمل نبات است
ارسال شده در 25 شهریور 1393 توسط سادات در پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی حفظه الله

حضرت وصیّ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : عمل نبات است ، و هیچ نباتی از آب بی نیاز نیست ، و آب ها گوناگون اند ، هر آبی که پاک است ، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود و هر آبی که پلید است ،آن نبات هم پلید و میوه آن تلخ است .

ببینید چقدر کلام بلند است ؟!

خود عمل ، حاکی است که از چه آبی روییده شده است .

باری ، غرض ما این بود که همنشینی اثر دارد ، خوشا به حال کسانی که همواره مصاحبت با خدای شان دارند ، جلیس و انیس آنان خدای شان هست ، این فرقه ، سوخته جان و روان اند ، و آداب دانان دیگرند .

موسیا آداب دانان دیگرند                             سوخته جان و روانان دیگرند

نظر دهید »
کشکول شیخ بهایی
ارسال شده در 25 شهریور 1393 توسط سادات در کشکول شیخ بهایی
  • مردی بر عارفی گذشت ، که نان و سبزی و نمک می خورد . او را گفت : ای بنده خدا ! از دنیا ، به همین خرسندی ؟ گفت : خواهی کسی را به تو نشان دهم که بدتر از این خرسند است ؟ گفت : آری . گفت : آن که به عوض آخرت ، به دنیا خرسند است .
  • عجب است از کسی که خوبی را که در او نیست و به وی نسبت می دهند ، خوشحال می شود و بدی را که در او هست ، می گویند و به خشم می آید.
  • حکیمی فرزندش را گفت : ای پسرکم ! بگذار ، دینت برتر از عقلت باشد و کردارت برتر از گفتارت و ارزشت بیش از جامه ات .
  • حکیمی را پرسیدند روز خود را چگونه آغاز کردی ؟ گفت : در حالی آغاز کردم که دنیا مایه ی اندوهم بود و آخرت موجب کوششم .
نظر دهید »
کشکول شیخ بهایی
ارسال شده در 25 شهریور 1393 توسط سادات در کشکول شیخ بهایی

کسی سقراط را به پستی نسب ، نکوهش کرد و به شرف و ریاست خویش نازید . سقراط او را گفت : شرف دودمان تو ، به تو ختم می شود و بزرگی دودمان من ، از من آغاز می گردد . من فخر دودمان خویشم و تو ننگ خاندان خویشی .


نظر دهید »
کشتن جو به جای کنجد
ارسال شده در 24 شهریور 1393 توسط سادات در بدون موضوع, حکمت های لقمان حکیم

محبوب القلوب : مولای لقمان حکیم به او دستور داد که در زمینش ، برای او کنجد بکارد ؛ ولی او جو کاشت . وقتی که زمان درو فرا رسید ، مولا گفت : چرا جو کاشتی ، در حالی که من به تو دستور دادم که کنجد بکاری ؟

لقمان حکیم گفت : « از خدا امید داشتم که برای تو ، کنجد برویاند ».

مولایش گفت : مگر این ممکن است ؟

لقمان گفت : « تو را می بینم که خدای متعال را نافرمانی می کنی ، در حالی که از او امید بهشت داری ؛ لذا گفتم شاید آن هم بشود » .

آن گاه ، مولایش گریست و به دست او توبه کرد و او را آزاد ساخت.


نظر دهید »
دل نبستن به خشنودی مردم
ارسال شده در 24 شهریور 1393 توسط سادات در حکمت های لقمان حکیم

فتح الأبواب : روایت شده که لقمان حکیم ، در سفارش به فرزندش گفت : « به خشنودی و مدح و ذمّ مردم ، دل خوش مدار ، زیرا این دست یافتنی نیست ؛ هر چند انسان در تحصیل آن ، نهایت تلاش خود را به انجام رساند . »

فرزندش به او گفت : معنای این سخن چیست ؟ دوست دارم برای آن مثلی یا کاری و یا سخنی را ببینم .

لقمان حکیم به او گفت :. « من و تو بیرون برویم »

بیرون رفتند و لقمان علیه السلام حیوانی را که با آنها بود ، سوار شد و پسرش را پیاده رها کرد تا پشت سر او بیاید . بر گروهی گذر کردند ، که آنها گفتند : عجب پیر سنگ دل و بی رحمی است ؛ خودش که قوی است ، سوار حیوان شده و بچه را پیاده رها کرده ! این ، کار بدی است .

لقمان حکیم به فرزندش گفت : « آیا سخن آنان را شنیدی که سوار شدن من و پیاده رفتن تو را بد شمردند ؟ »

گفت : آری .

لقمان علیه السلام گفت : « حال ، تو سوار شو تا من پیاده بیایم »

فرزند ، سوار شد و لقمان ، پیاده راه افتاد تا این که بر گروه دیگری گذر کردند ، و آنها گفتند : عجب پدر و فرزند بدی هستند ! پدر به این دلیل بد است که بچه را خوب ادب نکرده و او سوار شده و پدر راپشت سر خود ، پیاده رها کرده ، در حالی که پدر ، سزاور احترام و سوار شدن است . فرزند نیز فرزند بد است ؛ زیرا او با این حال ، عاقّ پدر شده است . بنابراین ، هردو ، کار بدی کرده اند .

آن گاه ، لقمان حکیم به فرزندش گفت : « شنیدی ؟ »

گفت : آری .

لقمان حکیم گفت : حال ، هر دو با هم ، سوار حیوان می شویم . »

سوار شدند و وقتی بر گروهی دیگر گذر کردند ، آنها گفتند : عجب ! در دل این دو سوار ، رحمی نیست و از خدا بی خبرند ؛ هر دو ، سوار این حیوان شده اند و خارج از توان ، از آن ، بار می کشند . بهتر بود یکی سوار شود و دیگری پیاده برود .

لقمان حکیم گفت : « شنیدی ؟ »

گفت : آری .

آن گاه لقمان حکیم گفت : « حال ، بیا حیوان را بدون سواره ، از پشت سر برانیم » .

چنین کردند و وقتی بر گروهی گذر کردند ، آنها گفتند : این کار این دو شخص ، عجیب است که حیوان را بدون سواره رها کرده اند و خودشان پیاده می روند .

در هر حال ، آنها را مذمّت کردند .

لقمان حکیم به فرزندش گفت : « می بینی که تحصیل رضایت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نکن و به جلب رضایت خداوند جلّ جلاله مشغول باش ، که کسب و کار و سعادت و خوش بختی دنیا و روز حساب و سؤال ، در آن است » .

نظر دهید »
برکات قرائت بسم الله الرحمن الرحیم
ارسال شده در 23 شهریور 1393 توسط سادات در بدون موضوع

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : هر کسی بسم الله الرحمن الرحیم را قرائت کند خداوند به ازای هر حرف آن چهار هزار حسنه برایش می نویسد و چهار هزار گناه از او پاک می کند و چهار هزار درجه او را بالا می برد.


نظر دهید »
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم : هر کس آیه الکرسی را بخواند :
ارسال شده در 23 شهریور 1393 توسط سادات در بدون موضوع

1. خداوند از وسوسه شیطان او را ایمن می کند .

2. خداوند از راه بی گمان به او روزی می رساند .

3. خداوند از فقر و فاقه او را ایمن می گرداند .

4.هرکس آیه الکرسی را هر روز صبح بخواند و از خانه بیرون رود خداوند او را از جمیع بلاها حفظ می گرداند .

5. او را از دزد و ناامنی حفظ می گرداند .

6. خداوند به او صحت بدن عطا کند .

7. آیه الکرسی را بالای سر در خانه یا مغازه خود نصب کند خداوند به او برکت می دهد .

8. هر کس هر روز بخواند نمی میرد مگر آن که خداوند جایگاه او را در بهشت نشانش می دهد.

9. هر کس در وقت مسافرت بخواند خداوند او را به سلامت باز می گرداند .

10. هر کس چیزی را گم کرده باشد آن را بخواند خداوند به او متذکر می شود و آن را پیدا می کند .

11. فرشتگان برای او طلب مغفرت می کنند .

12. هر کس همراه فرزندش بگذارد خداوند او را محفوظ می گرداند .

13. هر کس تب کند و این آیه را بخواند و همراه خود گذارد تبش بر طرف می شود .هر کس این آیه را بخواند و همراه خود داشته باشد خداوند او را از شر ظالمین محفوظ می گرداند .

14. اگر از کسی وحشت داری این آیه را روزی ده بار بخوان که محفوظ می شوی.

15. اگر حاجت مهمی داری وضو بگیر و این آیه را 120 مرتبه بخوان حاجت روا می شوی .

16. خداوند بین او و همسرش محبت ایجاد می کند .

1 نظر »
دستورالعمل نماز توبه و خواص آن
ارسال شده در 23 شهریور 1393 توسط سادات در حضور و مراقبت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی

جناب سید طاووس در اقبال می فرمایند : جناب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم روز یکشنبه ماه ذی القعده از منزل خارج شدند و در جمع مردم تشریف فرما شدند و فرمودند : ایها الناس کدام یک از شما حاضرید که توبه کنید ؟

عرض کردند : آقا جان ما همه می خواهیم توبه کنیم و دیگر بد نکنیم . آقا فرمودند : یکشنبه ماه ذی القعده غسل کنید ، وضو بگیرید و بعد از وضو ، چهار رکعت به نیت نماز توبه ی روز یکشنبه نماز بخوانید و در هر رکعت ، سوره حمد یک مرتبه ، سوره توحید سه مرتبه ، سوره فلق یک مرتبه ، سوره ناس یک مرتبه ، بعد رکوع و سجده را به جای آرید .

رکعت دوم به همین نحو است ، اما قنوت ندارد چنان که تشهد هم ندارد .

رکعت سوم و چهارم در ادامه همان دو رکعت به همین نحو خوانده می شود .

آن گاه جناب رسول الله فرمودن پس از تشهد و سلام در پایان رکعت چهارم نماز هفتاد مرتبه أستغفرالله ربی و أتوب إلیه و سپس آن را به جمله ی لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ختم نمایید و در آخر بگویید : یا عزیز یا غفّار اغفر لی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فإنه لایغفر الذنوب إلا أنت .

این دستورالعمل در مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی در اعمال ماه ذی القعده نیز نقل شده است و توجه داشته باشید وقتی که پیغمبر یا امامی دستورالعملی را می فرمایند باید طبق متن فرمایش معصوم عمل کرد .

سپس حضرت در مورد برکات نماز توبه فرمودند : هیچ عبدی نیست که این عمل را انجام دهد جز آن که ندا از آسمان می آید که ای بنده ی خدا اعمالت را از نو شروع کن چون که توبه ی تو قبول و گناه تو بخشیده شده است . و ملک دیگر از تحت عرش ندا می دهد که ای عبد مبارک باشد بر تو و بر اهل تو و ذریه تو . و منادی دیگری ندا می دهد که ای عبد ، تو بر ایمان می میری و از تو دین گرفته نمی شود و قبر تو فسحت می یابد و نورانی می گردد. و منادی دیگر ندا می دهد که پدر و مادر اگر از تو خشمگین بوده اند ، راضی شدن و گناه آنان و ذریه ی تو بخشیده شد و تو نیز در دنیا و آخرت در وسعت رزق قرار گرفتی و در نهایت جبرئیل گوید: من آنم که با ملک الموت برای تو می آیم که بر تو مدارا کند و اثر مرگ ، تو را مخدوش نکند که جان تو به سلامتی از  تن تو بیرون رود .

آن گاه مردم از آقا پرسیدند این نمازی که فرمودید، مربوط به هر روز یکشنبه است ، یا مخصوص ماه ذی القعده است ؟ آقا فرمودند : نه ، در هر یکشنبه می توانید این کار را انجام بدهید و در غیر این ماه هم می شود که جبرئیل به من چنین تعلیم داد .


1 نظر »
لطایف و حکایتهای قرآنی
ارسال شده در 22 شهریور 1393 توسط سادات در لطایف و حکایت های قرآنی

نتیجه گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در هر کار

مردی منافق ، زن مؤمنه ای داشت که آن زن ، در تمام امور خود به نام خداوند تعالی مدد می جست و هر کار را با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم شروع می کرد . شوهر زن از اینکه او در هرکاری بسم الله می گوید ، خشمگین و ناراحت بود . تا اینکه روزی برای اینکه زن را به بسم الله بدبین کند ، حیله ای و نقشه ای کشید ؛ کیسه کوچکی زر ، به زن خود داد و گفت آن را به امانت نگه دار .

زن کیسه را گرفت و هنگام گرفتن کیسه ، گفت بسم الله الرحمن الرحیم . آن کیسه را در پارچه ای پیچید و باز بسم الله گفت . سپس آن را در مکانی پنهان نمود و در حال پنهان کردن ، گفت بسم الله الرحمن الرحیم .

فردای آن روز ، شوهر کیسه را از محلی که زن مخفی کرده بود ، سرقت نمود و به دریا انداخت ، تا زن را بی اعتقاد و شرمنده کند . پس از انداختن کیسه به دریا ، به دکان خود آمد و مشغول کار گردید .

در میان روز ، صیادی دو ماهی برای فروش آورد . مرد آن دو ماهی را خریده و به منزل فرستاد که زن با آن ، برای شب غذا طبخ کند . چون زن شکم یکی از ماهیان را پاره نمود ، کیسه زر را در میان شکم او دید ! بسم الله گفت و آن را از شکم ماهی خارج و در جای اول خود گذاشت .

چون شب شد و شوهرش به منزل آمد ، زن ماهیان بریان را نزد او آورد و تناول نمودند . آنگاه مرد گفت : کیسه ی زر را که نزدت به امانت گذاردم ، بیاور . زن برخاسته و بسم الله الرحمن الرحیم گفت و آن کیسه را آورد و نزد شوهر خود گذاشت . شوهر ، از دیدن کیسه ، بسیار تعجب نمود و سجده الهی به جا آورده و از مؤمنان گردید .

1 نظر »
فضیلت تعلیم و تعلم
ارسال شده در 22 شهریور 1393 توسط سادات در مفاتیح الحیات عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند : آموزش علم به دیگران برای رضای خدا حسنه است و یادگیری آن عبادت و گفت و گوی علمی تسبیح و کاربرد دانش جهاد و نیز آموزش دادن آن به کسی که نمی داند صدقه و بخشیدن آن به کسی که صلاحیت دارد سبب قرب الهی است ، زیرا دانش ، آموزنده حلال و حرام و روشنگر راه بهشت و همدم حالت تنهایی است .

همچنین می فرمایند : هر کس بخشی از دانش را فرا بگیرد تا برای خشنودی خدا آن را به مردم بیاموزد خدا پاداش هفتاد پیامبر را به او عطا می کند .

و نیز می فرمایند : هر کس دوست دارد که رهایی یافتگان از آتش جهنم را بنگرد به فراگیران دانش بنگرد . به خدا سوگند برای هر گامی که طالب علم به سوی خانه عالم بر می دارد خدا عبادت یک سال را برایش می نویسد و برای هر گام او شهری در بهشت می سازد و هنگامی که بر زمین راه می رود زمین برای او آمرزش می طلبد و در حالی صبح و شام می کند که آمرزیده شده و فرشتگان گواهی دهند که آنان از آتش جهنم رهایی یافته اند .


1 نظر »
اهمیت دانش اندوزی
ارسال شده در 22 شهریور 1393 توسط سادات در مفاتیح الحیات عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی

به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم : یا عالم باش یا در حال آموختن دانش و وقت خود را در بیهودگی و خوش گذرانی صرف نکن .

امیرمؤمنان سلام الله علیه می فرمایند : حکمت و دانش را فراگیر ، هر چند از مشرکان باشد ؛ همچنین می فرمایند : حکمت و دانش را فراگیر ؛ هر چند از زبان دیوانگان باشد و نیز فرمود : بر شماست که دانش بجویید ، چرا که دانشمند گرامی است ، هر چند به خاندانی منسوب نباشد و گرامی است ، هر چند تهیدست باشد و گرامی است ، هر چند جوان باشد .

5 نظر »
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

الهی ؛ چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حکمت های لقمان حکیم
  • کشکول شیخ بهایی
  • پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی حفظه الله
  • داستان های مثنوی
  • داستان های شگفت شهید آیت الله دستغیب
  • عالم برزخ در چند قدمی ما
  • الهی نامه علامه استاد حسن زاده آملی
  • شرح مراتب طهارت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی
  • مفاتیح الحیات عالم بزرگوار آیت الله جوادی آملی
  • لطایف و حکایت های قرآنی
  • حضور و مراقبت استاد بزرگوار آیت الله صمدی آملی
  • همنام گل های بهاری
  • ذکرهای شگفت عارفان
  • مثل آباد
  • دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • امیر گل ها
  • دانش نامه احادیث پزشکی
  • مزاج شناسی
  • طب الرّضا
  • دیوان اشعار ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • کتاب پندهای آسمانی
  • کلیات مفاتیح الحاجات
  • کتاب سرنوشت انسان از حجت الاسلام عالی
  • کتاب سیر و سلوک معنوی
  • کتاب مآثر و آثار
  • کتاب منازل الآخره
  • کتاب چگونه با نشاط ، شاداب و مفید زندگی کنیم از آقای جواد ریحانی
  • استغفار کلید حل مشکلات
  • خاطرات دفاع مقدس کوله پشتی
  • خاطرات دفاع مقدس کوله پشتی
  • کتاب سلسله سخنرانی های استاد رفیعی
  • کتاب سلسله سخنرانی های استاد رفیعی
  • کلیّات دیوان کمپانی
  • معراج السعاده مرحوم ملا احمد نراقی
  • عالمی که انسان نام گرفت
  • کتاب مثل شاخه های گیلاس
  • کتاب هزار و یک حکایت قرآنی
  • کتاب یک گام تا خدا
  • اشعار جناب حافظ
  • نهج البلاغه
  • کتاب در محضر مجتهدی
  • سمت خدا
  • کتاب المراقبات میراز جواد آقا ملکی تبریزی
  • کتاب معراج المؤمن
  • کتاب در محضر مجتهدی جلد دوم
  • کتابچه همسفران ابدیت بیایید قیامت را باور کنیم
  • کتاب تغذیه و روزه داری در سلامت و بیماری از دیدگاه طب ایرانی اسلامی
  • کتاب گلچینی از میوه ها و سبزی ها دکتر علی غضنفری
  • کتاب مزاج خود را بشناسیم
  • کتاب گیاهان دارویی ایران مهندس علی رضائی نژاد
  • کتاب میوه درمانی
  • کتاب حکایت ها و لطیفه های تربیتی
  • کتاب دانستنی های شنیدنی از چهارده معصوم
  • کتاب نامه ها و برنامه ها ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی
  • سمت خدا جلد دوم
  • صحیفه سجادیه
  • کتاب ذکر یونسیه نشر عطش
  • کتاب استغفار کلید مشکلات نشر عطش
  • مطالب آموزنده
  • مطالب آموزنده
  • خاطرات شهداء
  • کتاب تغذیه در طب ایرانی ، اسلامی
  • کتاب ازدواج ، زناشویی ،.... استاد طالقانی
  • گروه شاخه طوبی
  • کتاب آشنایی متوسطه طب سنتی و اسلامی استاد طالقانی
  • استاد طالقانی مدرس و محقق طب اسلامی سنتی
  • تفسیر نمونه
  • کتاب آشنایی و آموزش مزاج شناسی سنتی و اسلامی استاد طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش بادکش درمانی ( بادکش گذاری ) از استاد بزرگوار جناب آقای طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش زالودرمانی از استاد طالقانی
  • کتاب آشنایی و آموزش مقدماتی طب سنتی و اسلامی از استاد طالقانی
  • کتاب قانون 1 استاد گرانقدر شیخ الرئیس ابوعلی سینا
  • کتاب قانون جلد دوم استاد گرانقدر شیخ الرئیس ابوعلی سینا
  • کتاب قانون جلد سوم
  • مطالب وبلاگ و تلگرام استاد بزرگوارم دکتر میرانی
  • متفرقه
  • کتاب شرح شمع از حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای علی ثمری
  • عکس نوشته
  • کتاب پای درس عارفان جناب آقای محمد لک آبادی
  • کتاب آینه ایام (نویسنده:محمد رحمتی شهرضا)
  • زیبایی های طبیعت استان گلستان
  • کتابچه برگزیده پزشکی برتر ایرانی_اسلامی سید محمد موسوی
  • کتاب طراحی نظم به شیوه فنگ شویی (مترجم خانم گیتی خوشدل)
  • کتاب مهارت های زندگی (مترجم دکتر شهرام محمدخانی)
  • کتابچه زندگی در گفتار بزرگان
  • پایان نامه ارشد روانشناسی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان