موضوع: "مطالب وبلاگ و تلگرام استاد بزرگوارم دکتر میرانی"
زیبایی و عشق
همگان بر این باوریم که عشق زاییدۀ حسن است. به بیان روشن تر عشق نتیجه ادراک زیبایی در معشوق است. پژوهش های گوناگون روانشناسان نیز این مدعای همگانی را تأیید می کنند. اما «زیبایی» چیست؟ واقعیت این است که «زیبایی» مفهوم بسیار مبهمی است. ویل دورانت گفته است « مسئله مربوط به روانشناسی است ولی روانشناسان آن را به گردن فلاسفه نهاده اند و هر علمی که از حل مسئله ای ناتوان شد چنین میکند». بنابراین چیستی زیبایی از موضوعات اساسی فلسفه هنر و مسئله اساسی در زیباشناسی است.زیباشناسی (Aesthetics) حوزه تخصصی نسبتا جدیدی در فلسفه است که به پژوهش در باب ادراک و تجربه حسانی sensibility می پردازد.
یک پرسش اساسی درباب زیبایی این است که آیا زیبایی امری ابژکتیو (عینی) است یا سوبژکتیو (ذهنی). به عبارت دیگر آیا زیبایی در شئ یا پدیده زیبا قرار دارد یا نه زیبایی در نگاه شخص ناظر است. گروهی، خصوصا اندیشمندان تکامل باور بر این عقیده اند که زیبایی مستقل از نگاه بیننده در خود شئ یا شخص زیباست اما بیشتر اندیشمندانی که درباب زیبایی اندیشیده اند قائل به این هستند که زیبایی در نگاه ناظر است. به نظرم مولوی این ایده را به زیبایی و اختصار تمام در دو بیت بیان کرده است:
گفت لیلی را خلیفه کان توی
کز تو شد مجنون پریشان و غوی
از دگر خوبان تو افزون نیستی
گفت خامش چون تو مجنون نیستی
به نظرم حافظ رأی دیگری دارد، او میگوید زیبایی در معشوق است اما کیفیتی است بسیار فراتر از جذابیت ظاهری و قابل وصف نیست. می فرماید
لطیفه ایست نهانی که عشق از او خیزد
که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست
جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال
هزار نکته در این کار و بار دلداریست
بنابراین به باور وی زیبایی عشق آفرین معشوق در ظاهر جذاب وی نیست، بلکه در لطیفه نهانی ست که کسی نمیداند چیست. این مبهم و ناشناخته بودن عامل عشق انگیز در بیت دیگری نیز بیان شده است
شاهد آن نیست که موئی و میانی دارد
بنده طلعت آن باش که «آنی» دارد.
«آن» در این بیت به معنایی نوعی زیبایی پنهان است که قابل ادراک است، اما قابل توصیف نیست. به نظرم یکی از مشکلات اساسی انسانها در زمانه ما غفلت از این واقعیت است. واقعیت این است که زیبایی چهره و اندام یکی از مهمترین معیارهای مردان در انتخاب همسر است، و دختران و زنان هم برای زیبا دیده شدن هزینه ها و رنج های زیادی بر خود تحمیل میکنند. هیچ کدام نمیدانند اندک مدتی بعد از ازدواج همان زیبایی شوق انگیز کاملا عادی به نظر می آید و شوق انگیزی خود را از دست می دهد. در سالهای اخیر پژوهشهای روانشناسان نشان داده است این زیبایی بعد از آغاز رابطه جنسی شش ماه تا سه سال به چشم می آید و دیگر جذابیت خود را از دست میدهد. اگر عشق زاده زیبایی جسمانی باشد باید مادامی که جسم زیباست عشق پایدار باشد اما واقعیت عیان خلاف این است.
نکته دیگر اینکه بسیاری از مردانی که به همسران خود خیانت میکنند به زن یا زنانی روی می آورند که نسبت به همسرشان زیبایی ظاهری کمتری دارد.
در واقع پژوهش های روانشناختی به ما آموخته اند که زیبایی جسمانی فرصتهای بیشتری برای آغاز یک رابطه رمانتیک و عاشقانه به بار می آورد اما به هیچ عنوان تداوم این عشق را تضمین نمی کند.
http://psychologyphilosophy.blogfa.com/post/13
توبه. انگیزه دیگری که برای نیایش ذکر شده است اظهار ندامت و توبه است. هر دینی رعایت هنجارهایی رفتاری و همچنین آیین ها و اعمال خاصی را از پیروان خود انتظار دارد. در صورتی درونی شدن این هنجارها و انتظارات، نقض آنها موجب احساس آزار دهندة گناه در فرد می شود . در این حالت اعتراف به خطای خود در برابر امر قدسی و اعلام تصمیم خود برای پایبندی به آنچه که او انتظار دارد راه رهایی از این احساس است. قالا ربنا ظلمنا أنفسنا وإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكونن من الخاسرين
شفاعت. در گونة دیگری از نیایش ها نیایشگر مانند دعای التماسی از نیروی قدسی مخاطب خود طلب کمک، خیر و رحمت میکند اما نه برای خود بلکه برای دیگری. در روانشناسی دین این نوع نیایش دعای شفیعانه intercessory نامیده شده است و تحقیق مشهوری نیز درباره تأثیر آن انجام شده است که در آینده گزارش خواهد شد.
شکر. شکر گزاری بسط یک آموزة اخلاقی بسیار رایج به قلمرو دین و رابطه با نیروهای قدسی مورد باور است. دینداران عموماً بر این باورند که هر خیر و نیکی ای که به آنها می رسد و هر اتفاق مساعدی که در زندگی آنها رخ می دهد نتیجه عنایت خاص نیروهای قدسی به آنهاست. بنابراین باید آنها را سپاس گفت. پس در این نوع نیایش نیایشگر نیروی قدسی مورد باور خویش را به خاطر موهبتهای که به او ارزانی داشته است شکر می گوید، بنابراین این نیایش شکرانه Thanksgiving یا نیایش شاکرانه نامیده شده است. همانطور که در ادامه خواهد آمد شکرگزاری مورد توجه خاص روانشناسان بویژه روانشاسان مثبت گرا بوده است.
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت این کارساز بنده نواز
حمد و تسبیح. در این نوع نیایش خود نیایشگر، علائق و نیازهای او مطرح نیست. نیایشگر تنها به توصیف ادراک خود از هیبت، عظمت و زیبایی معبودش و حیرت و شیفتگی اش در برابر او می پردازد. خواندن این آیات قرآن مثالی برای این نیایش خواهد بود: تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ، لَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَّا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ
اقتباس از مطالب وبلاگ استاد بزرگوار دکتر میرانی لینک های وبلاگ و کانال تلگرامی ایشان:
http://psychologyphilosophy.blogfa.com/post/15
(در یادداشت روانشناسی نیایش 1، نیایش التماسی و مجذوبانه توصیف شد)
انگیزه دیگر نیایش در اکثر سنتهای دینی تجربه حضور الهی و احساس ارتباط با خداوند است. نیایش برخاسته از این انگیزه را نیایش مراقبه وارMeditative نامیده اند. آرگایل میگوید این نیایش کمتر از انواع دیگر رایج است اما قویترین تأثیر را بر نیایشگر دارد. به باور کول، این نیایش موجب تغییر در ادراک و آگاهی شخص میشود. پولوما و پندلتون در تحقیقی تجربی که 590 شرکت کننده بالغ داشت به این نتیجه رسیدند نیایش مراقبهای مهمترین پیشبینی کننده احساس «تجربه نیایش» است. منظور آنها از «تجربه نیایش» کسب این حالات است: الهام یافتن برای انجام کاری، کسب بینش عمیق درباره حقایق دینی، استجابت دعا، احساس حضور خداوند و احساس سعادت و آرامش عمیق. به باور آنها تجربه نیایش خود پیشبینی کننده مناسبی برای سعادت وجودی است یعنی برخورداری از معنا، هدف و شادمانی در زندگی، رضایت از زندگی و رضایت دینی.(آرگایل، 2000)
انگیزه دیگری که برای نیایش ذکر شده است، اطاعت از امر خداوند یا موجودات قدسی است. (کول، 2011) نیایش برخاسته از این انگیزه بیشتر همان نیایش آیینی است یعنی نیایشی که مرجع دینی (متون مقدس، بنیانگذار دین یا روحانیت) از مؤمنان انتظار دارند و ترک آن را گناه یا حتی نشانه خروج از دین میدانند. این نیایش به این دلیل آیینی خوانده میشود که شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی، کلماتی که شخص باید بگوید و حرکاتی که در حین نیایش انجام گیرد توسط مرجع دینی تعیین شده است و شخص حق ابتکار چندانی در انجام آن ندارد. آرگایل میگوید گرچه در این نوع نیایش کیفیت خودجوشی و انگیختگی از دست میرود اما تکرار عبارات مقدس و آشنا میتواند نیروی هیجانی زیادی در شخص برانگیزد.(آرگایل، 2000) در اسلام نمازهای پنجگانه، نماز جماعت، نماز آیات، نماز جمعه و…را میتوان نیایش آیینی دانست. همچنین مراسم حج را نیز باید در شمار نیایشهای آیینی دانست.
انگیزه نیایش
روانشناسان دین نیایش های دینداران را از ابعاد گوناگون طبقه بندی کرده اند. اما مهمترین ملاک این طبقه بندی ها انگیزه نیایشگر است. آنها با توجه به انگیزه های افراد از دعا و نیایش این گونه های نیایش را از هم متمایز کرده اند:
اول، نیایش التماسی petitionary ، یعنی نیایشی که در آن که شخص آرزوها و نیازهای خاص خود را با معبود در میان می گذارد، و برای خود از خدا چیزی می طلبد . از نظر روانشناسان دین این نوع نیایش رایج ترین نوع نیایش است.
نیایش التماسی به ویژه در موقعیت های که شخص دچار فشار روانی می شود صورت می گیرد. چون دعا رایج ترین روش دینی مقابله با استرس است و باور به کارسازی آن در این زمینه بسیار گسترده است.
استوفردر تحقیقی نشان می دهد که در مواجهه با تنگناها و بحرانهای شدید زندگی افراد بی ایمان بسیار اندک هستند. میشل آرگایل نیز بر این باور است که افرادی که خیلی بیمار یا در معرض خطر نومیدی هستند بسیار بیشتر دعا می کنند. بنابراین می توان گفت تسکین فشار روانی و غلبه بر مشکلات و موانع بیرونی رایج ترین انگیزه انسانها در نیایش است. جالب آنجاست که قرآن این واقعیت روانشناختی را به دو صورت تجویزی و توصیفی بیان کرده است. در آیه «آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!» (الرعد، 28) نیایش به عنوان تسکین دهنده فشار روانی تجویز و توصیه شده است. اما آیه بیانگر این واقعیت روانشناختی است که انسان هنگام مواجه شدن با تنش به نیایش روی می آورد « هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى خواند و بسوى او باز مى گردد؛ امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلاً خدا را مى خواند از ياد مى برد».( الزمر 8؛ همچنین الزمر 49 و الروم 33)
دوم، نیایش محاوره ایcolloquial. صمیمیت و مشاورت انگیزه دیگری که روانشناسان برای نیایش ذکر کرده اند. نیایش برخاسته از این انگیزه ها با توجه به لحن و کلماتی که نیایشگر به کار می برد نیایش محاوره ای نامیده شده است. اما من ترجیح می دهم آن را نیاش مجذوبانه، محبانه یا صمیمانه بنامم. در این نیاش شخص با زبان روزمره خود با خدا صحبت کرده و در تصمیم گیری هایش از او یاری می جوید. در این نیایش احساس نزدیکی با خداوند زیاد است. شخص با خدا مانند یک دوست صمیمی، حکیم و بسیار خیرخواه و یاریگر سخن گفته و مطمئن است که خدا به او پاسخ می دهد. ادبیات عرفانی فارسی سرشار از این نیایش هاست که بسیار ساده و در عین حال دل انگیز هستند. مشهورترین آن نیایش شبان در داستان موسی و شبان مثنوی معنوی است.
https://telegram.me/philosophicalpsychology/
http://psychologyphilosophy.blogfa.com/post/13
اقتباس از مطالب وبلاگ استاد بزرگوار دکتر میرانی
حقیقت نیایش در درون انسان صورت می گیرد. بنابراین نیایش یکی از روانشناختی ترین پدیده های دینی است. هیچ رفتار دینی دیگری نیز به اندازه نیایش نمی تواند نهانی و بنابراین برای سنجش و ارزیابی دشوار باشد. مطالعه روانشناختی نیایش دو موضوع اصلی دارد. موضوع اول که به تعیین و تعریف گونه¬های نیایش نیز منجر می شود انگیزهای انسان نیایشگر است. موضوع دوم مطالعه روانشناختی نیایش پیامدهای ذهنی و درون روانی نیایش است یعنی تغییراتی که در نتیجه دعا در ذهن و روان نیایشگر وی می دهد.
در ادامه و یادداشتهای بعدی انگیزه های گوناگون را به اختصار توصیف خواهم نمود اما دوست دارم پیش از آن سخنی زیبا از عارفی مسلمان نقل کنم
ابوالقاسم قشیری سه باب از کتاب ارجمند رساله قشیریه را به اشکال گوناگون نیایش اختصاص داده و از سهل عبدالله نقل می کند که « خدای تعالی خلق را بیافرید گفت با من راز گویید، و اگر راز نگویید به من نگرید و اگر این نکنیداز من بشنوید و اگر این نکنید بر درگاه من باشید و اگر این همه نکنید حاجت خواهید از من.»