(در یادداشت روانشناسی نیایش 1، نیایش التماسی و مجذوبانه توصیف شد)
انگیزه دیگر نیایش در اکثر سنتهای دینی تجربه حضور الهی و احساس ارتباط با خداوند است. نیایش برخاسته از این انگیزه را نیایش مراقبه وارMeditative نامیده اند. آرگایل میگوید این نیایش کمتر از انواع دیگر رایج است اما قویترین تأثیر را بر نیایشگر دارد. به باور کول، این نیایش موجب تغییر در ادراک و آگاهی شخص میشود. پولوما و پندلتون در تحقیقی تجربی که 590 شرکت کننده بالغ داشت به این نتیجه رسیدند نیایش مراقبهای مهمترین پیشبینی کننده احساس «تجربه نیایش» است. منظور آنها از «تجربه نیایش» کسب این حالات است: الهام یافتن برای انجام کاری، کسب بینش عمیق درباره حقایق دینی، استجابت دعا، احساس حضور خداوند و احساس سعادت و آرامش عمیق. به باور آنها تجربه نیایش خود پیشبینی کننده مناسبی برای سعادت وجودی است یعنی برخورداری از معنا، هدف و شادمانی در زندگی، رضایت از زندگی و رضایت دینی.(آرگایل، 2000)
انگیزه دیگری که برای نیایش ذکر شده است، اطاعت از امر خداوند یا موجودات قدسی است. (کول، 2011) نیایش برخاسته از این انگیزه بیشتر همان نیایش آیینی است یعنی نیایشی که مرجع دینی (متون مقدس، بنیانگذار دین یا روحانیت) از مؤمنان انتظار دارند و ترک آن را گناه یا حتی نشانه خروج از دین میدانند. این نیایش به این دلیل آیینی خوانده میشود که شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی، کلماتی که شخص باید بگوید و حرکاتی که در حین نیایش انجام گیرد توسط مرجع دینی تعیین شده است و شخص حق ابتکار چندانی در انجام آن ندارد. آرگایل میگوید گرچه در این نوع نیایش کیفیت خودجوشی و انگیختگی از دست میرود اما تکرار عبارات مقدس و آشنا میتواند نیروی هیجانی زیادی در شخص برانگیزد.(آرگایل، 2000) در اسلام نمازهای پنجگانه، نماز جماعت، نماز آیات، نماز جمعه و…را میتوان نیایش آیینی دانست. همچنین مراسم حج را نیز باید در شمار نیایشهای آیینی دانست.