راه کشور داری:
عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم، رعیّت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می انجامد.
|
موضوع: "نهج البلاغه"راه کشور داری: عدالت را بگستران و از ستمکاری پرهیز کن، که ستم، رعیّت را به آوارگی کشاند و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می انجامد. بزرگ ترین گناه: و درود خدا بر او ، فرمود : سخت ترین گناهان، گناهی است که گناهکار آن را سبک شمارد. مسئولیت آگاهان: و درود خدا بر او ، فرمود: خدا از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند، تا آن که از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند. بدترین دوست و درود خدا بر او، فرمود : بدترین دوست ، آن که برای او به رنج و زحمت می افتی.
آفتِ دوستی و درود خدا براو، فرمود: وقتی مؤمن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است.
سپس خداوند بزرگ ، خاکی از قسمت های گوناگون زمین، از قسمت های سخت و نرم ، شور و شیرین گرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت چسبناگ گردد که از آن، اندامی شایسته و عضوهایی جدا و به یگدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معیّن و انسجامی مشخص، اندام انسان کامل گردید . آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده در آمد، دارای نیرو اندیشه، که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوارحی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی به کار گیرد. قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد و حواس چشایی و بویایی، و وسیله ی تشخیص رنگ ها ، و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگ های گوناگون و چیزهای همانندو سازگار و نیروهای متضاد و مزاج های گوناگون ، گرمی ، سردی ، تری و خشکی قرار داد. سپس از فرشتگان خواست تا آن چه در عهده دارند انجام دهند ، و عهدی را که پذیرفته اند وفا کنند، این گونه که بر آدم سجده کنند، و او را بزرگ بشمارند و فرمود: « بر آدم سجده کنید پس فرشتگان همه سجده کردند جز شیطان» غرور و خود بزرگ بینی او را گرفت و شقاوت وبدی بر او غلبه کرد و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود و آفرینش انسان از خاک را پست شمرد. خداوند برای سزاوار بودن شیطان به خشم الهی ، و برای کامل شدن آزمایش، و تحقق وعده ها به او مهلت داد و فرمود«تا روز رستاخیز مهلت داده شدی»
شگفتی خلقت فرشتگان سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان پر نمود. گروه از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و یارای ایستادن ندارند و گروهی در صف هایی ایستاده اند که پراکنده نمی شوند وگروهی همواره تسبیح گویند و خسته نمی شوند و هیچ گاه خواب به چشمشان را نمی یابد و عقل های آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سستی نشده و آنان دچار بی خبر برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امینان وحی الهی و زبان گویای وحی برای پیامبران می باشند، که پیوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعی دیگر دربانان بهشت خداوندند. بعضی از آنها پاهایشان در طبقات پایین زمین قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر، و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هایشان استوار است، برابر عرش خدا ددگان به زیر افکنده و در زیر آن ، بال ها را به خود پیچیده اند. میان این دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پایین تری قرار دارند، حجاب عزت و پرده های قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وهم و خیال ، در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پدیده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در جایی محدود نمی سازند، و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند. راه های خداشناسی اول: آفرینش جهان: خلقت را آغاز کرد و موجودات را بیافرید، بدون نیاز به فکر و اندیشه ای ، یا استفاده از تجربه ای ، بی آنکه حرکتی ایجاد کندو یا تصمیمی مضطرب در او راه داشته باشد. برای پدید آمدن موجودات، وقت مناسبی قرار داد، و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هرکدام غریزه ی خاص خودش را قرار داد و غرائز را همراه آنان گردانید. خدا پیش از آن که موجودات را بیافریند. از تمام جزییات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود وپایان آنها را می دانست و از اسرار درون و بیرون پدیده ها آشنا بود. سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کردو هوای به آسمان و زمین راه یافته را آفرید. و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که یکی بر دیگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعیین فرمود. فضا در زیر تند باد آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگیخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبید.
طوفان به شدت وزید و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج دریاها را به هر سو روان کند و بر هم کوبدو با همان شدت که در فضا وزیدن داشت. بر امواج آبها حمله ور گردد از اول آن بر می داشت و به آخرش می ریخت. و آب های ساکن را به امواج سرکش برگرداند. تا آنجا که آب ها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تند کف های برآمده از آب ها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد، که از آن هفت آسمان را پدید آورد.
آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد، بی آن که نیازمند به ستونی باشد یا میخ هایی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پایین را به وسیله ی نور ستارگان درخشنده زینت بخشید و در آن چراغی روشنایی بخش (خورشید) و ماهی درخشان، به حرکت در آورد که همواره در مدار فلکی گردنده و برقرار و سقفی متحرک و صفحه ای بی قرار، به گردش خود ادامه دهند.
دین و شناخت خدا: سرآغاز دین، خداشناسی است؛ و کمال شناخت خدا ، باور داشتن او؛ و کمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگی اوست، و کمال توحید «شهادت بر یگانگی خدا» ، اخلاص، و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زیرا هر صفتی نشان می دهد که غیر از موصوف، و هر موصوفی گواهی می دهد که غیر از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده، و با نزدیک کردن خدا به چیزی، دو خدا مطرح شده ، و با طرح شدن دو خدا اجزایی برای او تصور نموده، و با تصور اجزا برای خدا او را نشناخته است. و کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هر کس به سوی خدا اشاره کند او را محدود کرده، به شمارش آورد. و آن کسی که بگوید «خدادر چیست؟ » او را در جز دیگری پنداشته است و کسی که بپرسد «خدا برروی چه چیزی قرار دارد؟» به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است. در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده ی همه ی کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله . بیناست حتی د رآن هنگام که پدیده ای وجود نداشت، یگانه و تنهاست، زیرا کسی نبوده تا با او انس گیرد و یا از فقدانش وحشت کند. عجز انسان از شناخت ذات خدا: سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران از ادای حق او درمانده اند. خدایی که افکار ژرف اندیش ، ذات او را درک نمی کنند و دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید. پروردگار که برای صفا او حد و مرزی وچود ندارد و تعریف کاملی نمی توان یافت و برای خدا وقتی معین و سرآمدی مشخث نمی توان تعیین کرد. مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حرکت در آ<رد و به وسیله ی کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد.
مروارید های نایاب از اقیانوس کلام امام علی علیه السلام
- امیرالمومنین امام علی علیهالسلام: از کسانی مباش که،…
سخن بسيار مىگويد، اما كردار خوب او اندك است!
براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براى آخرت جاويدان آسان مىگذرد.
سود را زيان و زيان را سود مىپندارد.
از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست مىدهد.
گناه ديگران را بزرگ مىشمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك مىپندارد.
طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ میداند.
مردم را سرزنش میکند اما خود را نکوهش نکرده با خود رياكارانه بر خورد مىكند.
خوشگذرانى با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد.
به نفع خود بر زيان ديگران حكم مىكند اما هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حكم نخواهد كرد.
دیگران را هدایت اما خود را گمراه میکند.
دیگران از او اطاعت میکنند و او مخالفت میورزد.
حق خود را به تمام میگیرد اما حق دیگران را به تمام نمیدهد.
از غیر خدا میترسد اما از پروردگار خود نمیترسد.
متن حدیث: لا تکن ممن ……فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ وَ مِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ يُنَافِسُ فِيمَا يَفْنَى وَ يُسَامِحُ فِيمَا يَبْقَى يَرَى الْغُنْمَ مَغْرَماً وَ الْغُرْمَ مَغْنَماً يَخْشَى الْمَوْتَ وَ لَا يُبَادِرُ الْفَوْتَ يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ مَا يَسْتَقِلُّ أَكْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ وَ لِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ اللَّهْوُ مَعَ الْأَغْنِيَاءِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الذِّكْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ يَحْكُمُ عَلَى غَيْرِهِ لِنَفْسِهِ وَ لَا يَحْكُمُ عَلَيْهَا لِغَيْرِهِ يُرْشِدُ غَيْرَهُ وَ يُغْوِى نَفْسَهُ فَهُوَ يُطَاعُ وَ يَعْصِى وَ يَسْتَوْفِى وَ لَا يُوفِى وَ يَخْشَى الْخَلْقَ فِى غَيْرِ رَبِّهِ وَ لَا يَخْشَى رَبَّه فِى خَلْقِهِ. نهجالبلاغه، حکمت ۱۵۰ ای بندگان خدا ! آگاه باشید ! مؤمن کسی است که حلال خدا را هم اکنون حلال ، و حرام خدا را هم اکنون حرام بشمارد ، و انچه را مردم با بدعت ها تغییر دادند ، چیزی از حرام را حلال نمی کند ، زیرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چیزی است که خدا را حرام شمرده است . پس شما در امور و حوادث روزگار تجربه آموختید ، و از تاریخ گذشتگان پند گرفتید ، مَثَل ها برای شما زده اند و به امری آشکار دعوت شده اید ، جز ناشنوایان کسی ادّعای نشنیدن حق را ندارد . و جزو کوران و کور دلان کسی ادّعای ندیدن واقعیت ها نمی کند . آن کس که از آزمایش ها و تجربه های خدادای سودی نبرد از هیچ پند و اندرزی سود نخواهد برد . و کوته فکری دامنگیر او خواهد شد ، تا آنجا که بد را خوب ،و خوب را بد می نگرد . و همانا مردم دودسته اند : گروهی پیرو شریعت و دین ، و برخی بدعت گذارند که از طرف خدا دلیلی از سنّت پیامبر ، و نوری از براهین حق ندارند . سپس مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدّل نسازید . زبان و دل را هماهنگ کنید ، انسان باید زبانش را حفظ کند ، زیرا همانا این زبان سرکش ، صاحب خو را به هلاکت می اندازد . به خدا سوگند ! پرهیزکاری را ندیده ام که تقوا برای او سودمند باشد مگر آن که زبان خویش را حفظ کرده بود ، و همانا زبان مؤمن در پس قلب او ، و قلب منافق از پس زبان اوست . زیرا مؤمن هرگاه بخواهد سخنی گوید ، نخست می اندیشد ، اگر نیک بود اظهار می دارد ، و چنانچه ناپسند بود ، پنهانش می کند ، در حالی که منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید ، و نمی داند چه به سود او ، و چه حرفی بر ضرر اوست ؟ و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : « ایمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار شود ، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد .» پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک و زبانش از عِرض و آبروی مردم سالم ماند ، باید چنین کند .
عمل صالح ! عمل صالح ! سپس آینده نگری ! آینده نگری ! و استقامت ! استقامت! آنگاه بردباری ! بردباری ! و پرهیزکاری ! پرهیزکاری ! « برای هر کدام از شما عاقبت و پایان مهلتی تعیین شده ، با نیکوکاری بدانجا برسید » همانا پرچم هدایتی برای شما برافراشتند ، با آن هدایت شوید ، و برای اسلام نیز هدف و نتیجه ای است به آن دسترسی پیدا کنید ، و با انجام واجبات ، حقوق الهی را ادا کنید ، که وظائف شما را آشکارا بیان کرده و من گواه اعمال شما بوده و در روز قیامت از شما دفاع می کنم و به سود شما گواهی می دهم . آگاه باشید ! آنچه از پیش مقرّر شده بود ، به وقوع پیوست و خواسته های گذشته الهی انجام شد ، و همانا من با تکیه به وعده های الهی و براهین روشن او سخنن می گویم که فرمود : « کسانی که گفتند پروردگار ما خداست ، سپس استقامت ورزیدند ، فرشتگان برآنها فرود می آیند و می گویند : نترسید و محزون نباشید که بشارت باد بر شما بهشتی که به شما وعده داده اند . » و همانا شما گفتید : پروردگار ما خداست . پس در عمل به دستورات کتاب خدا و در ادامه ی راهی که فرمان داد ، و بر روش درست پرستش بندگان او ، استقامت داشته باشید ، و پایدار مانید ، و از دستورات خدا سرپیچی نکنید و در آن بدعت گذار مباشید و از آن منحرف نگردید ؛ زیرا خارج شوندگان از دستورات الهی در روز قیامت از رحمت خدا دورند .
ای مردم ! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر آن که پیش از آن ، خود عمل کرده ام و از معصیتی شما را باز نمی دارم ، جزء آن که پیش از آن ، ترک گفته ام . ای بی خبرانی که آنی مورد غفلت نیستید ، و ای ترک کنندگان فرامین الهی که از تمامی کارهایتان بازخواست می شوید ! شما را چه شده است که از خدای خود روی گردان و به غیر او گرایش دارید ؟ چونان چارپایانی که چوپان آنها را در بیابانی وَبا خیز ، و آب هایی بیماری زا رها کرده است . گوسفندان پروار را می مانید که برای کارد قصّاب آماده اند ولی خودشان نمی دانند ! چه آن که هر گاه به گوسفندان با مقداری علف نیکی کنند یک روز خود را یک عمر پندارند ، و زندگی را در سیر شدن شکم ها می نگرند .
آگاه باشید ! همانا این دنیا که آرزوی آن را می کنید و بدان روی می آورید ، و شما را گاهی به خشم می آورد و زمانی خشنود می سازد ، خانه ماندگار شما نیست ، و منزلی نیست که برای آن آفریده و به آن دعوت شدید . آگاه باشید ! نه دنیا برای شما جاودانه و نه شما در آن جاودانه خواهید ماند. دنیا گرچه از جهتی شما را می فریبد ، ولی از جهت دیگر شما را از بدی هایش می ترساند ، پس برای هشدارهایش از آنچه مغرورتان می کند ، چشم پوشید ، و به خاطر ترساندنش از طمع ورزی در آن باز ایستید . به خانه ای که دعوت شدید سبقت گیرید ، و دل از دنیا برگیرید ، و چونان کنیزکان برای آنچه که از دنیا از دست می دهید گریه نکیند ، و با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار و حفظ و نگهداری فرامین کتاب خدا ، نعمت های پروردگار را نسبت به خویش کامل کنید . آگاه باشید ! آنچه برای حفظ دین از دست می دهید زیانی به شما نخواهد رساند ! آگاه باشید ! آنچه را با تباه ساختن دین به دست می آورید سودی به حالتان نخواهد داشت ! خداوند دل های ما و شما را به سوی حق متوجه سازد و صبر و استقامت عطا فرماید . به گمان خود ادّعا دارد که به خدا امیدوار است ! به خدای بزرگ سوگند ! که دروغ می گوید ، چه می شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست ؟ پس هر کس به خدا امیدوار باشد باید ، امید او در کردارش آشکار شود . هر امیدواریی جز امید به خدا تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است . گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند ؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمین می گذارند ، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعایت می گردد ؟ آیا می ترسی در امیدی که به خدا داری دروغگو باشی ؟ یا او را در خور امید بستن نمی پنداری ؟ امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد ، حقِّ او را چنان رعایت کند که حقِّ پروردگار خود را آنگونه رعایت نمی کند ، پس ترس خود را از بندگان آماده ، و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد ، و اینگونه است کسی که دنیا در دیده اش بزرگ جلوه کند ، و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد ، که دنیا را بر خدا مقدّم شمارد ، و جز دنیا به چیز دیگری نپردازد و بنده ی دنیا گردد . و بدان که هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد ، آنچه ظاهرش پاکیزه ، باطن آن نیز پاک و پاکیزه است ، و آنچه ظاهرش پلید ، باطن آن نیز پلید است ، و پیامبر راستگو صلی الله علیه و آله و سلم فرمود : « همانا خداوند بنده ای را دوست دارد ، اما کردار او را دشمن ، و کردار بنده ای را دوست می دارد اما شخص او را ناخوش » . آگاه باش ! هر عملی رویشی دارد ، و هر روینده ای از آب بی نیاز نیست ، و آب ها نیز گوناگون می باشند . پس هر درختی که آبیاری اش به اندازه و نیکو باشد شاخ و برگش نیکو و میوه اش شیرین است ، و آنچه آبیاری اش پاکیزه نباشد درختش عیب دار و میوه اش تلخ است . و درود خدا بر او فرمود : دانش ، میراثی گرانبها ، و آداب ، زیورهای همیشه تازه ، و اندیشه ، آیینه ای شفاف است . |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|