از آنجایی که در پاییز مردم از گرما به سرما و از سرما به گرما تغییر موقع می دهند و چون در این فصل میوه زیاد است ، خلط ها به سبب میوه ی فراوان به تباهی می انجامد و چون نیروی بدن در تابستان با گداختن ( تحلیل ) مواجه بوده است ، بیماری های پاییزی زیاد هستند .
فاسد شدن خلط ها در پاییز دو علت دارد :
یکی خوراکی های بد و
دیگر تحلیل رفتن لطیف و باقی ماندن غلیظ و سوختن آن.
وقتی طبیعت یکی از خلط ها را برای تحلیل و دفع آماده می سازد ، سردی آن را باز می گرداند و محبوس می کند .
مزاج پاییز مخالف خون است و گذشته از آنکه به پیدایش آن کمک نمی کند ، از آنجا که تابستان قبل از آن مقداری از خون را تحلیل برده و تقلیل داده است ، خون در پاییز بسیار کاهش می یابد .
در این فصل زرداب و سودا ، زیاد می شوند . زرد آب از تابستان باقی مانده است و سودا در تابستان خاکستر شده است .
سودا ، از این لحاظ در پاییز زیاد است که تابستان آن را خاکستر می گرداند و پاییز آن را سرد می کند .
اوایل پاییز با مزاج پیران تا اندازه ای سازگار و اواخر پاییز بسیار ناسازگار است و به پیران سخت آسیب می رساند.