هرزه گویی هنگام مرگ
شخصی در دنیا غرق داد و ستد و خرید و فروش بود، و از جمله هیزم می فروخت و مکرر فریاد می زد: حُزمَه بِفِلِس : «یک بسته هیزم به یک فِلس(پول)»
هنگام مرگش فرا رسید، حاضران، او را تلقین می کردند و به او می گفتند: بگو ؛ لا اله الا الله
در جواب می گفت: حزمه بفلس
چون او در دنیا همواره به جای ذکر خدا، سرگرم این جمله بود و با این سخن خود گرفته بود، هنگام مرگ نیز آن را می گفت.
یکی از نزدیکان بنده هم تصادف کرده بود و در حال بیهوشی بود و مدام فقط ذکر می گفت، چون همیشه دائم الذکر بود.