از آنجا که حالت خشم به طور ناخودآگاه و آنی نیرو را بر می انگیزد و روح را به یکبار گسترش می دهد ، نبض آدم خشمناک در حالت خشم بسیار درشت و بلند است و به سرعت و تواتر می زند .
و چون منشاء علت تغییر یکی است ، اختلافی در نبض به وجود نمی آید .
لیکن اگر خشم با ترس همراه باشد ، گاهی خشم و گاهی ترس در تأثیر بر نبض چیره می شود و اختلاف در نبض پدید می آید . همچنین است اگر حالت شرم با خشم همراه باشد و یا عقل با خشمگین به مبارزه پردازد و یا خشمناک سعی کند که خشم را مهار کند و خشم انگیز را میدان ندهد ، باز در نبض روی می دهد .
نبض از لحاظ سرعت و تواتر در حالت « لذت » به حدی نمی رسد که در خشم می رسید .
لذت نبض را به آرامی و ملایمت براه می اندازند . درشتی نبض در حالت لذت نیاز برآور است و از این روی کند و متفاوت می زند .
همچنین نبض در حالت شادی غالبا درشت و نرم است و به کندی و متفاوتی گرایش دارد .
گرمای غریزی بدن در حالت غم و اندوه دچار اختناق می شود و به پایین می گراید و نیرو ناتوان می گردد ، به این جهت نبض آدم اندوهگین کوچک ، ناتوان ، متفاوت و کند است .
ترس آنی و ناخودآگاه نبض را لرزان و نامرتب می گرداند . ترس تدریجی و دیرپا در تغییر نبض همان کنش های غم را دارد .