شادابی چهره
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم : برادرم عیسی ، از شهری گذر کرد که در آن ، مرد وزنی به یکدیگر فریاد می کشیدند . پرسید : « شما را چه شده است ؟ »
مرد گفت : ای پیامبر خدا ! این زن من است و او را مشکلی نیست . زنی درستکار است ؛ اما دوست دارم از او جدا شوم .
گفت : « به هر حال ، به من بگوی که او را چه می شود ؟ »
مرد گفت : بی آن که کهن سال باشد ، چهره اش بی طراوت است .
گفت : « ای زن ! آیا دوست داری دیگر بار ، چهره ات پر طراوت شود ؟ »
زن گفت : آری
به او گفت : « چون غذا می خوری ، از سیر شدن حذر کن ؛ زیرا اگر غذا بر سینه سنگینی کند و از اندازه افزون شود ، طراوت چهره از میان می رود ».
آن زن ، چنان کرد و دیگر بار ، چهره اش طراوت یافت .