برگرفته از نامه 8 ارسال شده در 23 تیر 1394 توسط سادات در کتاب نامه ها و برنامه ها ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی حبیبم ! حسنا ! اگر چه داروی دردها در دست تو است ، از آن که هر درد را درمان دهد درخواست دارم که دل پردردی دهدت که جز داروی سوز و گداز عطّار عشق درمانش نبود ؛ که دل بی درد ، گوشت پاره ای سرد است ؛ نه جان دارد نه جانان .